سلام
من یه پسر 35 ساله هستم که چند ساله در زمینه رشته تحصیلیم (برق) کار میکنم و طی 10 ساله گذشته برای استخدام در جایی تلاش نکردم در صورتیکه اگه پیگیری میکردم احتمال خیلی زیاد جای خوبی میتونستم سر کار برم
حالا موضوعی که هست اینه دیگران از بنده ایراد میگیرن باید جایی استخدام میشدی تا آینده و پرستیژ بهتری داشته باشی درصورتیکه در برابر این حرف خیلی مقاومت کردم چون میخواستم کار خودمو شکل بدم و بتونم کاری کرده باشم و کارم رو توسعه بدم
الان کار ساخت دستگاهی رو به صورت سفارشی انجام میدم که میتونه سالی 200 میلیون بهم بده و کار بازرگانی تجهیزات هم انجام میدم که اونم جای زیادی برای رشد داره و باید پیگیر بود
میدونم خیلی از خانمها علاقه دارن کار کنن و بعضیاشون دوست دارن کار خودشون رو داشته باشن و اگه تلاش میکنن در جهت رسیدن به اهداف خودشون باشه
منم دوست دارم با همچین خانم هایی ازدواج کنم یه وقت اشتباه نشه قصد من این نیست که حالا به جای کارمند، زن بگیرم البته من آدمی هستم که خداروشکر اخلاق نسبتا خوبی دارم و بخاطر پول رو اعصاب دیگران نمیرم
از این جهت دوست دارم همسرم با من کار کنه چون مورد اعتماد همدیگه هستیم و نمیخواد بره برای دیگران کار کنه و بیشتر با هم مشورت کنیم و بتونیم کسب و کارمون رو توسعه بدیم و زندگی بهتری داشته باشیم
بنظرتون چقدر خانمها علاقه دارن در کار همسرشون وارد بشن و آیا احیانا این فکر درستی هست که کار وارد زندگی مشترک بشه و مشکلات کار بر روی زندگی تاثیر بزاره، البته آدمی هستم که در برابر مشکلات سعی میکنم راه حل پیدا کنم
ممنون میشم کسانی که تجربه دارن نظرشون رو بگن