ما قراره بعد 4ماه بریم شهر مامانم اینا. طبق معمول غمم گرفته بود چون میدونستم بفهمه مادرشوهر باز یه شر میشه....
شوهرم شب کار بود اون شب من خونشون بودم زنگ زده بود بهم گفت که مرخصی گرفته آخر هفته بریم. منم گفتم به مادرشوهرم. حالا امشب به شوهرم پیام داده زنت تازه دیشب به من گفته میخوایید برید از من مخفی میکنید. آقا هم میگه چرا تعارف نکردی مامانمم بیاد باهامون.
آخه انصافه من بعد چندین ماه بخوام برم دیدن خانواده م آونگ اینجوری زهرمار کنه.... 😔
چ ادمایی هستن
اصن چرا گفتی
چیشده نصفه شبی
بیخیال گفته ک گفته تو کارخودت رو بکن
خودت ک میدونی مادرشوهرا حرف زیاد میزنن یبار ک بری خونش بهش لبخند بزنی یادش میره
من یه ساله نتونستم برم خونه پدر مادرم چی بگم؟! 😢
ما هیچ جا تنها نباید بریم وگرنه جنگ جهانی میشه. همسرمنم خیلی وابسته به مادرش خونه هامونم یه کوچه فاصله اس. هر یه شب باید بریم خونشون ََسر بزنیم اگه نریم بر میخوره بهشون چرا نمی‌آید.
به شوهرت بگو .دلیلی نداره بخوای تعارفش کنی .بدون جنگ ودعوا قانع کن شوهرتو که مسافرتتون تلخ نشه
برو خدات و شکر کن ...من مادرشوهرم اصلا نمیذاره دو نفره بریم....میگه بچه‌م تو هواپیما و جاده براش خطر داره...هر بار من تنهایی میرم ...
برای چی مجوز میگیری.
اونا برای چی باید با خودت ببری.
راه بیوفتید برید بعدا خودش میفهمه.
هرکاری کنی اون به هر حال ناراحت میشه
ولش كن
محل نذار بگو ميخوام راحت باشم اونجا
اصلا نمیگفتی منکه جایی میرم دیگه نمیگم از بس سرخر میشن برا آدم
چرا اینقدر رو میدین به شوهر و مادرشوهرت
واقعا تو هم تو همین مسائل سرش خالی کن، به چیزای مختلفشون گیر بده، مردا حوصله ندارن خیلی بجنگن برای همین زود تسلیم میشن
