بچه ها ما داریم جدا میشیم
تاپیکای قبلیم کاملا همه چی رو توضیح دادم
همسرمم گفت که خسته شدم از این زندگی و بریدم
هرچند که من دلم به این جدایی نبود و نیست
و خیلی حالم بابت این اتفاق بده
ولی وقتی به تمام بدی هاش
و عذابایی که دادم فکرمیکنم
سعی میکنم بخاطر پسرام قوی بمونم
همسرم جمعه ۹ خرداد رفت مسافرت کاری
بعدش پیام داد ک خسته شده و خداحافظی
ولی من باور نمیکردم
تا این که یک هفته بعدش زنگ زد گفت درخواست جدایی داده
خیلی داغون و له شدم توی این مدت
حتی به دوستشم زنگ زدم گفت اره فلانی درخواست داده
تا این که دیروز بعدظهر پیام داد