مادر شوهرم ۲ ماهه خونمون هست با برادر شوهر مجرد هفته دیگه عمل داره نمیتونی لباس باز بپوشی توی همه چی هم دخالت میکنن
حالا شکر خدا من دوتا خونه دارم جنوبم هستیم به خاطر کار شوهرم بیشتر جنوب هستیم ولی الان جنوب گرمه دلم میخواد بیشتر شیراز باشم ولی به خاطر کارای اینا هی به شوهرم میگه بلند شو بریم خدا کنه هفته دیگه عمل کنه بره خونش
۲ماه؟🙄😳
..عمل داشته از دوماه قبل امده خونت؟
مطمینی عمل کنه میره؟ نمیمونه تو پاش راه بری؟
خدایا صبر
خدا کنه زودتر مادرشوهرتون شفا پیدا کنه بره
از وقتی اومدم نی نی سایت به خودم قول دادم بمیرم هم زنگ خونه بچه هام رو نزنم یه بیمه عمر برا خودم باز کردم که وقتی پیر شدم یا مریض و از پا افتاده باهاش برم خونه سالمندان
به شوهرم گفتم من نمیتونم دیگه حاضرم گرما رو تحمل کنم ولی نیام دو هفته بیام بشینم رو به روی اینا
نه میشه تلویزیون بچه هام نگاه کنن نه کولر روشن کنی تا بچه هام صدا میدن میگن صدا ندید به خدا دیوونه شدم از دستشون
این روزا میگذره.خودتون دارید بچه بزرگ میکنید دیدی چقدر سخته این بنده خدا هم برای اولاد زحمت کشیده ازشون پذیرایی کنید تا خوب بشن و انشاالله برگردند سر خونه زندگیشون
من دوماهه دارم ازش نگه داری میکنم ناهار جدا بپز شام جدا بپز همین طور بذار بردار
شبها کمر درد میگیرم از دستشون دختراش هم فقط میخورن و میخوابن یعنی عملا شیفتش دادن به من
منم امروز دارم میرم جنوب گفتم به من چه خودت میدونی و دخترات
