میدونم زیاده اماخواهش میکنم بخونید و راهنمایی کنید 🙏 خیلی ناراحتم خیلی دوست دارم خانواده ی خوب و خوشبختی باشیم اما این جوریه زندگی مون 😔 من باید چی کار کنم ؟! تصمیم گرفتم هر وقت به درآمد رسیدم برم یه خونه مستقل بگیرم جدا از مادر پدرم زندگی کنم 😔 می دونم تصمیم خوبی نیست اما دنبال آرامشم ... با وجود اینکه سنم زیاد نیس فکر میکنم عصبی شدم 😔
با این شخصیتی که از مادرم توصیف کردم ، خیلی گیر میده حتی به کوچک ترین چیزا ! مثلا چند روز پیشم برادرم USB که به تلویزیون وصل بود کشید مامانم بازجویی ش شروع کرد ! کی فِلَش زده؟ چرا زده ؟ کِی زده؟ و ...
گفتم که امروز در مورد گوشی به خواهرم چی گفت... خواهرم هم از قضا عادت ماهیانه بود و حسابی با مامانم دعوا کرد مامانم اصلا وقت شناس نیست! اصلا حواسش به حال خواهرم نیست فقط گیر میده ! تو دعوا به مامانم گفتیم که خیلی گیر میدی . من خودم مدرسه می رفتم هیچ وقت تو مهمونی و جشن تولد همکلاسی ها شرکت نکردم چون اصلا مادر پدرم اجازه نمی دادن. خواهرم هم به مامانم گفت اجازه ندادی برم جشن تولد دوستام الان هم که مدرسه باز شده برای امتحانات ( خواهرم کلاس نهمه ) من اصلا سمت دوستام نرفتم من به خاطر تو منزوی شدم هیچ دوستی ندارم ! مامانم گفت من که نگفتم با دوستات قطع رابطه کن فقط گفتم خیلی راحت بگو مامانم نمی ذاره بیام جشن تولد . خلاصه هی من و خواهرم به مامانم گفتیم خیلی گیر میدی اجازه نمیدی ما هیچ جا بریم؟ هیچ کار کنیم مامانم گفت کجا گیر میدم ؟! اصلا شما قدرنشناس هستین ! انقدر من و بابات برای شما زحمت می کشیم ... اصلا من از این به بعد دیگه کاری به کارتون ندارم همراه تون هیچ جا نمیام هر کاری دوس دارین انجام بدین !
ما هر چی از مشکلات مون گفتیم هر چی گفتیم بیا بریم روانشناس گفت با پدرتون برین من نمیام ! هر چی گفتیم با مشکل مون حل کنیم جواب داد مشکل حل شد ! شما از این به بعد آقای سر خودتون شدین مشکل حد شد دیگه ! همش این جوری جواب میده 😔 اصلا نمیشه باهاش صحبت کرد
نظر شما چیه ؟؟ شما هم از این مشکلات دارین ؟ من باید چه جوری رفتار کنم ؟؟