خانوما سلام
من و آقامون هفته پیش رفتیم بیرون و تاا الان همو ندیدیم ایشون شیفت کاریش جوریه که هر سه روز می تونه تایمش آزاد باشه و امروز روز استراحت اش بود بعد من هفته پیش که باهم رفته بودیم قدم زدن بود یه جای باصفا انقدر خوشم اومد که گفتم بهش بیا هر روزی که کار نداری بیایم باهم.
ایشون سه روز پیش گفتن مهمون دعوت شدیم
امروز من از صبح منتظرم که زنگ بزنه با هم بریم بیرون و همو ببینیم که زنگ زدم گفت با یکی از دوستای خیلی قدیمیش رفتم بیرن و حسابی هم مشغول حرف زدن بود و زود هم قطع کرد.
من گفته بودم بریم باهم هفته پیش بعد این اصلا انگار نه انگار.....
منم از عصری سر درد گرفتمم