2777
2789

سلام دوستای گل


ماجرا اینجوری شروع شد که نامزدم یه جعبه‌ی کتاب و تقویم قدیمی از انبار بهم داد و گفت ببین هر کدوم به دردت میخوره بردار و هر کدوم به درد نمی‌خوره بنداز بره


حالا این وسط دفتری رو خوندم که دختری خاطراتش رو با نامزد من توش نوشته بود و خیلی عاشقانه بود، یک چند خطی هم نامزد من توش نوشته بود متنش این بود:

"بهت قول می‌دم تا وقتی زندم و نفسم می‌کشم دوست دارم و بهت فکر می‌کنم."

زیرش هم امضا و تاریخ(۱۰ سال قبل تقریبا)

من رابطه‌ی نامزدم با این دختر در گذشته رو می‌دونستم، و می‌دونستم بلاخره یه دوست داشتنی هم بوده، اما بهش فکر نمیکردم، می‌دونستم مهم الانه که باهم خوبیم و حالمون خوبه، اما از وقتی این جمله رو با خط نامزدم تو اون دفتر دیدم حال عجیبی دارم، بغض گلومو گرفته، حالم اصلا خوب نیست...


به روی نامزدم نمیارم این موضوع رو که خاطرات براش زنده بشه، ولی مثل خوره افتاده به جونم، یه حسادت زنونه‌ی دیوونه کننده...

 همش با خودم فکر میکنم ممکنه هنوز یاد اون دختر باشه...

اینم بگم که اون دختر با اینکه خیلی ادعا می‌کرد نامزدمو دوست داره ولی بخاطر اینکه صاف و صادق نبود نامزدم ازش جدا شد، یعنی نامزدم خودش خواست که با اون نباشه...

شماها هم چنین تجربه هایی داشتید تا حالا؟

بی خیال بابا. اصلا هم به روی نامزدت نیار. ده سال گذشته حسادت نداره

زن بودن‌ خیلی‌ قشنگه‌! چیزیه‌ که‌ یه‌ شجاعت تموم‌ نشدنی‌ می‌خواد! یه‌ جنگ که‌ پایان‌ نداره‌! خیلی‌ باید بجنگی‌ تابتونی‌ بگی‌ وقتی‌ حوا سیب ممنوعه‌ رو چید گناه به‌ وجود نیومد، اون‌ روز یه‌ قدرت باشکوه‌ متولد شد  که‌ بهش نافرمانی‌ می‌گن‌!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اسی یه چی بگم خیاااالت راحت باشه.یه همچین متنی رو یه روزگاری یه پسری برای من نوشته بود...اون الان دنبال زندگی خودشه منم که سرخونه زندگی خودم.بهش فک میکنم خندم میگیره.سنمم کم نبودااا اون موقعا.

منظورم اینه اون کلا زر مفت زده بود برام.

خخخخ

یه حرفی بوده توی همون لحظه، بدون فکر، بدون منطق، اونم ده سال پیش

ارزش نداره بهش فکر کنی. اگه ارزشمند بود جاش تو انباری بین کهنه های دورریختنی نبود

بیخیال عروس خانم

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه

من چیه زمانی خیلی یکیو دوست داشتم .ولی الان دیگه واقعا برام مهم نیست .

ممکنه شوهر تو هم فراموشش کرده باشه .حتی اگه هم فراموشش نکرده همینکه باهات خوبه کافیه

من اگه جای شوهرت بودم اونا رو آتیش میزدم .

منم شوهرم دقیقا باشرایط شوهر شما بوده یعنی دوستداشتنی بوده ولی شوهرم ول کرده الانم جونش به جون من بسته اس منم اصلا برام مهم نیست ولی بهت حق میدم من اوایل مثه تو بودم با گدشت زمان حل خواهد شد

دیگران راببخش...حتی وقتی متاسف نیستند بگذارحق با انهاباشداگراین ان چیزیست که به ان نیازمندند برایشان مهربفرست وخاموششان کن خودت رابه کوته فکری گره نزن این سلامت روانت راازتومیگیرد۰
منکه یه شب عکسای نامزدم با یه دختر تو اینستا دیدم....مثل بید میلرزیدم از فشار عصبی ....خیانت کرد

ای وای چقدر تلخ و آزار دهنده، شوکه میشه آدم، من انگار نفسم بالا نمیومد اون لحظه

گلم برو بخواب با خیال راحت واسوده ولش گذشته گذشته اون هم ده سال اوقات خودت وشوهرت وبه خاطر یک جمله که مال ده سال پیش بوده ومال زمان نفهمی بوده تلخ نکن عزیزم برو الان کنارش بخواب با ارامش خاطر اون عاشقت هسته خیلی هم زیاد عزیزم اصلا به این چیزها که مال ده سال پیش بوده فکر نکن وخودت رو ناراحت نکن خانم تازه گریه هم کرده حیف اون چشای قشنگت نیست که اشک ازشون دربیاد برو بخواب گلم شب خوش      

اسی یه چی بگم خیاااالت راحت باشه.یه همچین متنی رو یه روزگاری یه پسری برای من نوشته بود...اون الان دن ...

انشاالله همیشه خوشبخت باشید، راست میگی، با خودم شاید خودشم حتی یادش نباشه چنین چیزی رو نوشته...

به روش که اصلا نمیارم، خودمم موندم این حسادت بی معنی چیه دارم

یه چیز دیگه ببین چقد این متنا برای شوهرت بی ارزش بوده که یادش رفته اونارو و دو دستی داده بهت.معمولا ادم چیزای مهم رو هفت سوراخ قایم میکنه.حتی اگه نیاز باشه سالها قایم میکنه و دقیقا میدونه کجاس

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792