سلام دوستان
من پریود میشم عصبی میشم همش زود رنج میشم.دوروز پیش مادر شوهرم مهمون داشت.زنگ زدن گفتن بیاین اینجا من نرفتم همسرم گفت یه سر برم بیام زشته از راه دور اومدن.۴ ساعت رفت.وقتی اومد ناراحت بودم ک چرا طول کشید اخه دوس داشتم خونه باشه.
بعد هی گفتم اخرش شد دعوا.دیشبم دیر اومد خونه مادرش بود.امروزم صبح رفته سرکار دیگه نیومده خونه. باز رفته خونه مامانش
تنهام.انگار مغزم بی حس شده.خییییلی ناراحتم.چرا درکم نمیکنه.
دعام کنین توروخدا
زنگ بهش بگومنتظرشی
خیلی بده الان خانواده شوهرت میدونن حرفتون شده
روهرچی حساس شی و توجه کنی بهش بیشتر برات اتفاق میفتع
با مرد اگه لجبازي كني بدتر ميشه
اي كاش ميتونستي بري كه اين ماجرا پيش نياد
تو ک شوهره مامان چسب داری.باید یه کار کنی از تو دور نشه و بکشونیش سمت خودت.چی میشد یه توک پا میرفتی.بعد الکی یه کاری رو بهانه میکردی می اومدی.
وااااا چ خبره هر روز هرروز
اشتباه کردی.باید میگفتی برو عزیزم من حالم زیاد مساعد نیس ولی اگ تونستی زودبرگرد دوس دارم کنارم باشی.ببین اگ حتی داشتی میترکیدی نباید بروز بدی!!!توام خودتو با ی چی سرگرم کن بخواب نمیدونم ی کاری کن ک ارومت میکنه
عزيزم موعد ماهانگي كه ميشه خودتونو يه جوري سرگرم كنين، اصلا به همسرتون تا اين حد سخت نگيرين و كنترلشون نكنين، چون نتيجه اش ميشه دوري هرچه بيشتر ايشون از شما. سعي كنين با ايشون دوستانه رفتار كنين، خواسته اي هم دارين موقع مناسب و با آرامش مطرح كنين
اسم ما زنه زن باید سیاست داشته باشه. هرررررررچی میشه شوهرت نباید دستتو بخونه.
ما پیش هم زندگی میکنیم اما شوهرم بهش القاشده من خیییییلی خونوادشو دوست دارم برای همین گارد نیست به چیزی خداروشکر.
تابفهمن لج میکنن
اخه وقتی پریود میشم باید خونه باشم.درد وحشتناکی دارم.مسکن هم بخورم قطع میشم.میدونم زنگ هم بزنم نمیاد.یعنی پدر مادرش نگفتن پاشو برو خونت ناهارتو بخور.تا الان تنهاس؟
چرا دلشون از سنگه
نمیخوام ب خونوادم بگم دیروز بحد کافی ناراحتشون کردم.ولی دیگه شب الکی گفتم اومده خونس ک نگران نشن
بخدا من کاری ب رفتن و اومدنش ب خونه مادرش ندارم.فقط اونروز دیر اومد ناراحت شدم.
خیلی دلم شکسته.دلم برا خودم میسوزه.حتی خواهرمم زنگ زد حالمو بپرسه انقد گریه کردم ک اونم ناراحت شد.بمیرم براش
