والا ما باهم اوکی بودیم عاااااالی بودیم ببخشید ولی میتونم ادعا کنم هیچ چیز نمیتونست مارو جدا کنه هیچ چیز عاشق هم بودیم عااااااشق صبح روز دوشنبه یهو دیدم همه جا بلاکم کرد دیروزش رفته بود پیش دعانویس میخاست سرکتاب باز کنه دعا نویسه هم دوست باباش بوده
باباش هم نمیخاست ما بهم برسیم دوستام میگن که طلسم کردن محمدو شاید باباش گفته طلسم جدایی بگی اخه ما هیچ اتفاق بدی بینمون نبود زیاد ب جز اختلاف سنیمون که ۱۰ ساله که اون هم خودمون حلش کردیم نمیخام ب دعا اینا فکر کنم ولی اخه خیلی یهویی صبح بیدار شدم دیدم بی دلیل رفت
دوستان تاپیک یا چنل یا پیج اینستا میشناسین درباره ی این (نامه به فرشته)موضوع نوشته شده باشه برم بخونم
نميدونم چي بگم، ولي خب چله راهت رو باز ميكنه. و مطمئني كه تاييد شده س...
من دوستي دارم كه عرفان كار ميكنه، خيلي سال ه. سال ها پيش نامه مي نوشت، ولي چند سال ه اخير بعد كلي تحقيق گفت نامه نوشتن عمل خدايي نيست و ...
پيجش تو اينستا اينه:_yasbanafsh
اسی شما چله زیارت عاشورا گرفتی خواسته تو گفتی نتیجه رو باید می سپردی تا هر چی که به صلاحته برات رقم بخوره
شاید رفتنش اون هم یهویی اون هم تو زمان چله حتما خیریتی توش بوده که شما بی خبری انقدر با لجاجت خواسته هامون رو از خدا نخوایم شما چله تون رو ادامه بده امیدوارم بهترین ها برات رقم بخوره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
57 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
