قربونت عزیزم، سلامت باشی
برادرشوهرم سال های اول زندگیشون با جاریم خیلی دعوا میکرد، بهش احترام نمیزاشت و تو جمع هاشون اونو تحقیر میکرد، در عوض مادرشوهرم خوشش میومد و بیشتر به برادرشوهرم بها میداد و با زنش هم خوب بود خود مادرشوهرم ،یه کاری میکرد که پدرشوهرم از لحاظ مالی پدرشوهرمو ساپورت کنه،
حالا نمیدونم برادرشوهرم با برنامه و سیاست این رفتارو میکرد که مادرشوهرمو خام کنه برای رسیدن موقعیت مالی یا واقعا با زنش اختلاف داشتن
اما بعد چهار سال رابطه برادرشوهرم و جاریم خوب شد و باهم اختلاف نداشتن ، بعدش مادرشوهرم شروع کرد به اذیت و ازارایی که برای من میکرد برای اونا هم میکرد اما به شدت خیلی کمتر از من .
ولی خب برادرشوهر و جاریم مثل ما نبودن ، با کوچکترین ازارای مادرشوهرم ، بلوا میکردن و داد و بیداد میکردن و آبروشونو تو همسایه ها برده بودن و در نهایت اونا هم با مادرشوهرم قطع رابطه کردن ، دیگه خونشون نمیرن