2777
2789

... 

مشکلات توی دوران عقد زیاد بود. جایی داشت می‌شوند منو که شبا به جای فکر به آینده، نقشه میکشیدم و قرص بر می‌داشتم و تو آب حل میکردم، قرصایی که برمی‌داشتم زیاد تأثیری نداشت. یا خواب آور بود یا بالا می آوردم. 

گذشت و گذشت تا بایه کار جدیدی از طرف مقابل به شدت فشار عصبی داشتم... 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تا 178 تا خوردم... 

قشنگ چیدمشون هر کدوم مال یکی بود. 

10 بسته از قرصای شیمیایی بابام بقیشم هرچی بود توی سبد قرصا بود و خوردم خوابیدم. 

ساعت سه شد تو خوا سرم گیج میرفت دستام میلرزید نمیدونم چی بلندم کرد فقط میدویدم تو دست شویی و آب زرد بالا می آوردم

دروغی نیست... خاطره تلخ که هر روز بهش فک میکنم. 

ده بار بالا آوردم و بار آخر چشام نمی‌دید، از بس فشار روم بود 

دیگ همه بیدار شدن و فهمیدن و بردنم بیمارستان خورشید تو اصفهان. 

خانم دکتر دیدم گفت شک نکن یه کلیه هات و از دست دادی 

با پای خودم رفتم توی بخش مسموميت. بشوندنم رو تخت و همه پرستارش نگاه میکردن. چرا خوردی. چی شده مگه حالا این همه قرص خوردی. با یه حالت تمسخر. 

شاید حق با اونا بود

ولی کسی ک فشار روشه نمیدونه چی کار میکنه. 

گوشه سالن بدنم میلرزید وایساده بودم. بعد چند دقیقه یک نفر از پرستارها با بیخیالی گفت بخواب معدتو بشورن. نه کسی دستم و گرفت و نه کسی و گذاشتم سمتم بیاد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز