سلام،من یه دارم دارم که بچه دار نمیشدن با خواهش های زن عموم از مامانم که یه بچه واسمون بیار ما بچه دار نمیشم هیچوقت،مامانم که خیلی دل بزرگ و مهربونی داره واسشون اقدام میکنه واسه بارداری بعد یه روز یکی از فامیلا مامانمو میبینه بهش میگه بهت میاد دو قولو باشن بچه ها،زن عموم هم از خدا خواسته گفت چه یکی باشندچه دوتا واسه منن
😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮
وااا
خیلی نا مفهوم گفتی 🤦♀️
خب بعد
عزیزم
یعنی الان خواهرات ی جورایی دختر عموم میشن؟
واقعا میخواد بچشو بده اونا؟؟؟؟ پاره تنشو؟؟؟ عجبببب
خب
چند تا بچه این خودتون؟
من از همون موقعی که بدنیا اومدن با اینکه خیلی کوچیک بودم میدونستم ولی پدر مادرم فکر میکردن نمیدونیم اصرار هم داشتن که بچه هام نمیدونن😁
خب خیلی خوبه.مامانت چه مهربون و دل بزرگه
لایک
یعنی مامانت بچه دار میشه بده زنعموت؟
خیییییییییییییییییییییییییلی دل بزرگی داره خیلییییییییییییییییییییا
الان چند سالشونه مگه خواهرات
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
