ای واااای من خیلی خجالت زدم
امروز رفتم به پدر شوهرم که انتظار داشت مهمونی ها و شب نشینی های طولانی پا به پاشون بیام و بشینم موضوع بارداریمو گفتم اونم وقتی فقط ۲ ماهمه :(((((
اخه همش سردردم و حالت تهوع دارم شدید تشنم میشه و همش دلم درد میکنه و خستمه
گفتم شاید دست از سرم بردارن
ولی الان خیلی پشیمونم خداییاااااا کاش لال میشدم نمیگفتم اصلا روم نمیشه باهاشون دیگه رو در رو شم
یکی نیست بگه بهانه بهتر نداشتی حالا اصلا گفتی عب نداره چرا به پدرشوهرت گفتی دارمم میمیرمممممم :(((((((