دارم بخاطر یه کار بانکی یه روزه میرم شهرستان شوهرم راضی نبود ولی خوب بخاطر مادرم مجبور شدم رو حرفش حرف بزنم خب بی احترامی میشد مامانم خیلی ناراحت میشد 
حالا اینا جدا شوهرم که مارو سوار اوتوبوس کرد فقط یدونه گفت خدافظ ن دست داد ن مراقب خودت اصلا حالم گرفته شد بعضی وقتا میگم من تباه میشم با این شوهر بی احسال حتی بعدش پیام دادم حداقل یه دست میدادی بی احساس ج نداد حالا انقدم کم حرفه خب من چیکار کنم میگید دیوانه وار وابستشم اگه مامانم نبود الان گریه میکردم یک ساله عروسی کردم چرا این مردا انقد بی احساسن