هر چه دل تنگت میخواهد بگو
دوس دارم پیش خانوادم زندگی کنم ن شهر غریب 😔
خودمو
اون ادمي ثابقي ك بودم دلم اونو ميخاد
خودمم نمی دونم چی میخوام باورتون میشه حوصله ندارم اصلا اههههه
مگه ميشه ادم ساده ي گذشته بعد از ي سري اتفاقا دوباره همون ادم ثابق شه؟
قبلنا دنيارو با چشام ميديدم الان با عقلم اون موقع ها همه چيو ساده تَر ميديدم ولي الان هيچيو ساده نميتونم ببينم ي چيز كثيفي پشت ش هست وقتي با عقلم ميبينم
حتي ب چشامم اعتماد ندارم من ي ادم بي احساسو سردو بي رحم نسبت ب همه جز خانوادم شدم انگار من احساس مساس ندارم دلم ب هيچكسو هيچ چيز نميسوزع بعضي وقتا از اين ك اينجور ادمي هستم ناراحت ميشم
دلم ب هيچكسو هيچي ام تنگ نميشه
هيچي چيزي ام تو دنيا نميتونه منو ناراحت كنه جز خودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
