سلام دوستان
من طوری بزرگ شدم که آزارم به یه مورچه هم نمیرسه و اگه کسی ناراحت کنم خاسته ناخاسته عذاب وجدان می گیرم و خودخوری می کنم و تو دلم به خودم فحش میدم و مدام به خودم میگم تلافی رنجوندت خدا سرت میاره و عوضشو میبینی و ...
حتی سر مسائل کوچیک.
حالا باز تا اینجا خوبه . این حسم به حدی شدید که از زندگی و اسایش و ارامشم میزنم تا مثلا فلانی اذیت نشه .
مثلا یکی از نزدیکانم حسودی می کنه که با فامیل رفت و امد کنیم منم به خاطر اینکه اوووونو ناراحت نکنم و داشته باشمش رفت و امدهام قطع کردم با همه .
بعد دیدم پشت سرم گفته که فلانی با هیچکس رابطه نداره و خونه هیچکی نمیره و ...
کمکم کنید تا حرف ها واسم مهم نباشه . خیلی اذیت میشم .
از حق خودم میزنم میگم فلانی ناراحت نشه .
من موقع ازدواج شاغل بودم و درامد خوبی داشتم واسه اینکه خانواده شوهرم حس حسادت بهم داشتن شعلمو کنار گذاشتم و خونه دار شدم و سختی میکشم . میگم اگه ازشون سرتر باشم باهام بد میشن و ازم دور میشن و ...
شاید خنده دار باشه ولی زندگیم دارم نابود می کنم .