بچه ها پریشب خونه خواهر شوهرم بودیم یه مدته میگفت خونمون جن داره ما میگفتیم خیالاتی شده تا پریشب همه باورکردیم از شانس بدمم دیشب تاپیک ترسناک دیدم کلا ترسم ده برابر شده
میدونم امشبم از خواب میپرم 😥 از گریه تا سحر خوابم نمیبره😭 این زنده موندنه؟ هه 😏 بازنده موندنه!!! بی دوست زندگی مرگ از تو بهتره ... اون رو برو داره پرواز میکنه 😇 میبینمش هنوز از پشت پنجره🎇 هی دست تکون میدم🙆♀️ هی داد میزنم😣 اون سنگدل ولی هم کوره 🙈هم کره🙉 حتی اگه من از این عشق بگذرم🏃♀️ قلب شکستم 💔 از حقش نمیگذره☹ هه... دوران گیجی و سرگیجگیت گذشت محکم بشین دلم این دوره آخره😇
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مادرشوهرمم برای خواهرشوهرم چادرمشکی خریده بود که خواهر شوهرم فقط توی مسجدتوی محرما چادرمیپوشه اونو گذاشته بود کنار تا چنندوقت پیش داشت دنبال چیزی میگشت دید روی چادره کثیفه انگار مثلا برای زایمان برده بودنش