وقتی برید مهمونی و بچه هاتون مقایسه بشن

درسته حرف شما

هیچ ربطی نداره بچه به پدر مادر میره یکم مطالعه کن من خودم دوبار به سیب خوندم سوره یوسف و بچم الان خیلی نازه همه میگن شبیه هیچکس نیس متفاوته قیافش اما من میگم شبیه دوتامونه تلفیقی از پدر و مادره  

یه روانشناس برو ِاون بچه پناهش تویی اخه تووچجوری انقد اعتماد بنفست پایینه دختر .

نه این کارو نکن 

بچتو ببر کلاس قران حافظ کل قران بشه 

میدونی چه افتخاریه چه سعادتیه 

میدونی هر چی به خدا نزدیک تر بشی خودش ناراحتیتو میخره خودش کمکت میکنه همدمت میشه 

بچتو ببر کلاس زبان مسلط به زبان انگیلیسی بشه 

خودتو سرگرم کارای بزرگتر کن 

بچتو ببر بالا اون بچه ی طفل معصوم جز تو پناهی نداره باید کمکش کنی بهش پرو بال بدی 

اگه بزرگ شد و از قیافش نالید بهش بگی عروسک ژاپنی منی خیلیم خوبی اصلا بهترینی ناشکری ممنوع

منم خوشم نمیاد هم خونواده شوهرم هم خونواده خودم فرق میزارن مادرو پدر م بین منو داداشم فرق میزاشتن الان بین بچه من و بچه اون فرق میزارن مادر شوهرم و پدر شوهرم هم از برادر شوهرم حساب میبرن ولی با شوهرم هرنوع شوخی میکنن و الان مادر شوهرم و پدر شوهرم  از بچه جاریم حساب میبرن ولی راحت بچه منو مسخره میکنن همین تبعیضات باعث شده مدتیه حونشون نمیرم و اگرم برم حرفی نمیزنم و صمیمی نمیشم به حالت قهر میرم خونشون . بچه جاریم زبون داره کسی مسخره اش کنه جواب میده عین بچه داداشم.  ولی بجه من مثل منو شوهرم خنگه و بلد نیست جواب بده راحت مسخره اش میکنن چون داداشم زبون درشته نمیزاره کسی دخالت کنه مثل برادر شوهرم ولی من و شوهرم خیلی ساده ایم دیگه تصمیم گرفتم ساده نباشم جواب بدم یا قهر کنم تا کی بیعقل باشم یه عده سو استفاده کنن 

من پدرشوهرم هردفعه روشوخی ب دخترم میگ سیاه درصورتی کوسفیده. فقط مو داره خیلی اما درکل قشنگه .من هرموقع ک اون میگ میگم الهی فدا موهات بشم الهی مامان قربونت بشه ک انقد قشنگی من چقدخوشبختم تورودارم .توام باید هی قربون چشا بچت بری 

منم حالتو درک میکنم ی مدت بخاطر لاغری پسرم تو مراسما اینجور بودن همسناش مث پهلوون پسر من روز بروز لاغرتر میشد ولی الان ک همه ازش تعریف میکنن از صورتش موهای فرفریش لاغریش یادم رفت

بد میدونن بدتر میشه یه دفعه گفتم مسخرم کردن

خوبه قیافش عزیزم همه چیزش نرمال و اندازه

ببین کیفیت زندگی مارو و اینکه خوشبخت بشیم رو دیگران تعیین نمیکنن و اونا تو زندگی خودشون موندن 

اعتماد به نفس خودتو بالاببر و بچتو بساز و بهش یاد بده نزاره دیگران با کلامشون شکستش بدن 

ببین چند وقت پیش مامانم فکر کنم  بهم گفت چشمات تو صورتت محو شده منم گفتم همینی که هست 

همه میگن ،چشاش ریزه

بخدا عاشق بچمم ولی حسرت اینکه برم جایی و نگن بچت چه ضعیفه به دلم موند