یهو صدای خانومش اومد ک گفت سایز فلان؟ سرمو بالا اوردم ک دیدم اخماشو تو هم کرد و یه جور لوسی سرشو تکون داد که یعنی چرا امروز اینجوری هستی شونه بالا انداختم و کارتمو گرفتم طرفش که لباسی که واسه بچه دوستم برداشته بودم حساب کنه دیدم خیلی عمیق روی کارت رو نگاه کرد به اسم و فامیلم بعد. نگام کرد دوباره همون لبخند و چشمک حالم داشت بهم میخورد دستگاه پز. رو گرفت طرفم و گفت ببین یعتی چقد بهت تخفیف دادم سریع کارت رو گرفتم و لباسارو برداشتم زدم بیرون داشتم خفه میشدم تو اون محیط
حالم خیلی بده دلم خیلی گرفتس از روزگار از ادمای متاهلی ک متعهد نیستند
نه وقتی حرفی نزده و تو تند باهاش برخورد کنی انکار میکنه و میگه میخوای خودتو بهم.بچسبونی و.هزارتا حرف دیگه همچین ادمی هزارتا فن بلده،،،بهش همون قضیه موبایل رو بگو و زیاد نرو.فروشگاه با بچت برو و.وقتی خیلی شلوغه که فمر نکنه از عمد رمان هایی که خلوته میری
عزیزم اگر خیلی جدی،کارتون و محیط و فروشگاه عوض کنید.
اگر واقعا مشکل دار باشه تازه بدهکارش هم میشین.
آدمای پررو زود طلبکار میشن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
