این رمان (نوشته ای. بی پاریس) همونطور که از اسمش مشخصه ماجرایی رو روایت میکنه که پشت درهای بسته یک خانه اتفاق میفته، در واقع یه جورایی بحث همون قضیه ست که هیچکس از باطن زندگی بقیه خبر نداره اگرچه ممکنه ظاهر دلفریبی داشته باشه! کل ماجرا درباره یه جور خشونت خانگیه و بهتون توصیه میکنم مطالعه کتاب رو به زمانی موکول کنید که اعصابتون در آرامش و قدرت باشه، چون این داستان بشدت اعصابتون رو تحت الشعاع قرار میده در عین جذابیت بالایی که داره. خودم یه شب تا صبح تمومش کردم.
صلّی الله علیک یا اباعبدالله... چرا به داد دل من نمیرسد اشکم؟ بخوان برای نگاهم نماز باران را...
من پسر نیستم موقع نوشتن نام کاربری این اومد به ذهنم شعبون مخ نام کاربریمه پس اگاه باشید عزیزان نه پسرم نه مثل شعبون اهل دعوا************************************************************ شما رهبر ارکستر سمفونیک افكار و احساسات خويشيد. نبايد گامهاي خود را با صداي طبل و شيپور ديگران هماهنگ كنيد. گوش به نواي درون خود بسپاريد. نواهايي كه از درونتان بر ميخيزد را هدايت كنيد
نه درباره چن تا خانومه که می خوان وارد هالیوود بشن
من پسر نیستم موقع نوشتن نام کاربری این اومد به ذهنم شعبون مخ نام کاربریمه پس اگاه باشید عزیزان نه پسرم نه مثل شعبون اهل دعوا************************************************************ شما رهبر ارکستر سمفونیک افكار و احساسات خويشيد. نبايد گامهاي خود را با صداي طبل و شيپور ديگران هماهنگ كنيد. گوش به نواي درون خود بسپاريد. نواهايي كه از درونتان بر ميخيزد را هدايت كنيد