میفهمم تو چه موقعیتی هستی
نمیتونی خونه مستقل بگیری تا کمتر ببینیشون
یکی از آشناها تو همین موقعیت شما بود بنده خدا دائم درحال بشور و بساب بود
خواهرها و برادرها میریختن خونه مادرشون میریختن و می پاشیدن این بنده خدا تذکر میداد یه کمکی بدید یا کمتر بریز و بپاش کنید بهش میگفتن چقدر بی اعصابی همینه کسی نمیاد بگیرتت
بنده خدا یه چند سالی هست مستقل شده و وقتی میبینیمش میبینیم روحیه اش خیلی بهتر شده