دروغ چرا خيلي وقته كه نه
چون واقعا ازش ناراحتم و اصلا دوست ندارم به خودم برسم
شايد يه سالي ميشه كه اينطوري شدم
البته مشكلمون مربوط به چند ساله پيشه كه تا الان ادامه داره
باورت نميشه هركاري بگي كردم باهاش حرف زدم منطقي،با گريه با دعوا با التماس با منطق با كتاب يا سايت يا هرچي كه فكرشو بكني
ولي انگار درست بشو نيست
يه وقتايي نميبينه ولي يه وقتايي چند شب پشت سرهم ميبينه
منم احساس ميكنم افسرده شدم
حس ميكنم به اندازه كافي خوب نيستم