سلام خوبید خیلی وقته که وارده کاربریم نشده بودم میخاستم هیچ وقت وارد نشم اما گفتم بزار خاطراتمو براتون تعریف کنم تا هیچ وقت ناامید نباشید.
من پارسال یعنی سال 97 تصمیم گرفتم که بچه دار بشیم با اولین اقدام مهر ماه 97 فهمیدم که باردارم اصلا باورم نمیشد هم استرس داشنم هم خوسحال بودم 22 آبان برام وقت صدای قلب جنین دادنرفتم سونو و بهم گفتن همه چی نرماله مامانم و آبجیم قرار بود برن کربلا اونا رفتن کربلا و من تو خونخ تنها بودم رفتم دستشویی یه لک قرمز دیدم اینقد ترسیدم که همونجا فشارم افتاد زنگ زدم شوهرم از سرکار اومد برام شیافم گرفته بود تا وقتی که برم دکتر زنگ زدم زنداداشم گفت بیا خونه ما همینجوری لک داشتم یبار قهوه ای یبار قرمز گذشت و رفتم دکترم لکم تموم شده بود اما چون گروه خونی منفی داشتم باید روگام میزدم رفتم و روگام و زدم دو سه روز بعدش از خواب بیدار شدم رفتم دستشویی دیدم مثل پریود همینجوری داره امن خون میریزه با خونریزی قبل خیلی فرق داشت.