عزیزم همسرتون خاطی نیستند که اینجوری تحت نظر گرفتیدش،
شما رو درک میکنم اما ادامه این رفتار حال خودتون رو بدتر میکنه،
الان هم طوری رفتار کنید که همسرتون باور کنه بهش اعتماد دارید..
هیچی ، الان پاشو مثل این خانومای خوب و با سیاست ، محیط خونه رو مثبت و گرم کن، اگه ممکنه کیک بپز، یا یه چیزی درست کن که بشه باهاش خستگی در کرد. بخودت برس، یه لبخند مهربون ، و بعد که همسرت اومد خونه ، بعد از اینکه گلویی تازه کرد ، خیلی آروم فقط بهش بگید که چشم انتظار و نگران حالش بودید. همین.
بذار بدونه نگران سلامتی ش بودی نه دلت پر از شک وحس های بد بوده..
بعد که محبتت رو میبینه خودش تعریف میکنه.
نیازی به بازخواست کردن نیست. همسر شما هم پسر دبستانی شما نیست. الانم بدونید شاید عمدا بی خبرت گذاشته چون از بازخواست ها و شک ها و بازپرسی ها به تنگ اومده..
این حس های بد رو از خودت و همسرت بگیر عزیزم. موفق باشی