منم خیلی خانواده ها حساسن خیلی تا یه روز دستمون جلو برادرشوهرم رو شد😶
هیچ کاریم نمیکنم ولی بازم مثه چی اگه یهروز پریود نمیشدم میترسیدم به شوهرم میگفتم تو حاملم کردی و گریه ولی الان ک گذشته فهمیدم ن اینجوربا هم نیس
یعنی همه تو دوران عقد رابطه دارن
من حامله شدم .
بعدش چهلم داییم بود رفتیم محل مامانم اینا هی خالم اینا میگفت بد راه میره دخترت مث حامله هاست و این حرفا بعد من اون ماه و پریود نشدم همش میاوردم بالا معده درد داشتم رنگ ا رو نداشتم رفتم پیش ی طبیب محلی موقعی ک دیدم گف حامله ای وای چشمتون روز بد نبینه ی ماه دورش بودم ک سقط شد بچه دوبار قرص سقط بچه خوردم فایده نداشت قرصه فاسد بود رفتم سونو گف قلبش تشکیل شده بعد امپول و شیافت و قرص و اینا خوردم بچه سقط شد ولی هنو ک هنوزه خواب بچه میبینم اه
منم همش همین توهم را داشتم شوهرم میگفت طوری نیس زودعروسی میگیریم منم میگفتم من خودمو میکشم که به عروسی نرسی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
