خونه بابامینا بودم شوهرم عصراومد دنبالم برگشتیم خونه ،دوتا خواهرای مجردش و مادرش رفتن خونه خواهربزرگش،باباش خونه دختراش نمیره نه قهره نه چیزی ما نرسیده زنگ زده به شوهرم ک بیا دنبالم ببر خونتون منم گفتم با اون وضع خونه چی میشه خب باباتم با زنو بچش بره بگرده همیشه جداجدا،شوهرمم گفت چیکارکنم اخه ،خلاصه با شوهرم اومدمنم تواتاق لباس عوض میکردم به شوهرم اشاره دادم برو وسایل بخر واس شام یدفه حرصی اومد چیه هی اشاره میکنی فک میکنی چون بابام اومده ساکتم چیزی نمیگم بهت بخدا یه دفه قاطی کرداصلن بعد منم مثه خودش حرف زدم اونم فش داد یه سیلی زد رفت به خانوادم فش دادمنم فش دادم ب خانوادش ،الان بقیشو میگم
باباش چیکار کرد این وسط😳
بعد رفتم با بغض به باباش سلام اینا دادم ،مثه طلبکارا نشسته فک کنم متوجه شد بحثمون شده ،با شوهرم قایمکی پچ پچ میکنه من ک نگا میکنم تموم میکنه ،ساکت میشه ،در ضمن پدر شوهرمن مث پدر شوهرای شما مظلوم نیس حکم مادر شوهرو داره برام بخدا خستم از دخالتاش خستم فقطم شوهرمنو میکشونه سمت خودش ،
اینطوری با هم صحبت نکنید
نباید حرمت ها بشکنه و روی زن و شوهر به هم باز بشه
الهی عزیزم 🥺
باو این مردا ی چیزیشون هسا:/
کلی هم منو تهدید کرد فردا صب بابام بره ببین چیکارت میکنم چ بلایی سرت میارم ،ازش نمیترسم اصلن اونقددی خستم ک دل بکنم ازش میشه بگید چه جوری بچمم دوسالشه
شوهرم الاغ منم از دیشب سر هیچی باهام قهره کثافت با من سر یه سفره نمیشینه میگه من نامردم تا اخر عمر باتو سر یه سفره بشینم من تنها تو اشپزخانه میخورم اونم با بچه ها تو پذیرایی
واسه منم دیروز صابخونه اومد حیاط گفت سنگ ها رو ا، حیاط بردار منم گفتم ای اقای؟از دل من گفتی خونه نامرتبه الان اومده میگه جه خوب شما دوتا از دل هم خبر دارید تو بی حیایی تو بی عفتی من باها حرف نمیزنم سر یه سفره ننیشینم و....هی میگم بابا من به اون برادر میگم خجالت بکش اما گوشش بدهکار نیست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
