بچه ها همین الان از پیش دکتر اومدم خونه... دلم خوش بود که با وجود فتق نافم برام سزارین میزنه. اما گفت قبول نمیکنن. گفتم حالا شاید توی معاینه لگنم کوچیک بود گفت متاسفانه الان لگن کوچیکم قبول نمیکنن میگن اول باید بری واسه زایمان طبیعی اگر نتونستی اورژانسی میبرنت سزارین... خیلی میترسم ای کاش میتونستم برم بیمارستان خصوصی بدون دغدغه سزارین میشدم. هوف😔
نترس الان بهت آمپول فشار می زنن خیلی دردت کم می شه
این مطلب اصلا تبلیغ چیزی یا کسی نیست تنها داستانی کوتاه از زندگی منه .من 31 سال عمرمه تقریبا روز خوش ندیدم یعنی دیدم اما همیشه از خودم متنفر بودم بقیه رو خوب می دیدم خودم رو داغون می دیدم همیشه همه از من بالاتر بودن همیشه افسردگی کامل داشتم هزاران هزار کتاب هم خوندم اما تاثیر نداشت روان پزشک رفتم اونم چند بار کمکی نکرد باهاشون صحبت می کردم می فهمیدم من خوبم تا اونا همشون مشکل دارن و وانمود می کنن ندارن . زندگی من شده بود روز و شب یه بار خیلی سنگین از فشار و درد رو همراه خودم کشیدن تا با روش آلفا آشنا شدم اوایل خیلی خوب بود اما یه مدت زیاد که انجام دادم احساس کردم پرت شدم بیرون .چون طولانی بود بقیه ش در لینک موجود در صحفه خصوصی منه
نمیتونی بری خصوصی؟ نمیشه از کسی قرض کنی یا طلایی چیزی بفروشی؟
فقط داریم حرف میزنیم. اونی که میخواد بگه "به من چه "باهاش موافقم .لطفا نظر نزاره. واقعا به تو چه .وقتت رو نلف من نکن.برو یه تاپیک دیگه که بهت مربوط باشه والله
این مطلب اصلا تبلیغ چیزی یا کسی نیست تنها داستانی کوتاه از زندگی منه .من 31 سال عمرمه تقریبا روز خوش ندیدم یعنی دیدم اما همیشه از خودم متنفر بودم بقیه رو خوب می دیدم خودم رو داغون می دیدم همیشه همه از من بالاتر بودن همیشه افسردگی کامل داشتم هزاران هزار کتاب هم خوندم اما تاثیر نداشت روان پزشک رفتم اونم چند بار کمکی نکرد باهاشون صحبت می کردم می فهمیدم من خوبم تا اونا همشون مشکل دارن و وانمود می کنن ندارن . زندگی من شده بود روز و شب یه بار خیلی سنگین از فشار و درد رو همراه خودم کشیدن تا با روش آلفا آشنا شدم اوایل خیلی خوب بود اما یه مدت زیاد که انجام دادم احساس کردم پرت شدم بیرون .چون طولانی بود بقیه ش در لینک موجود در صحفه خصوصی منه