شاید برای شما هم پیش اومده
غرق در تخیلاتتون بشین.....من توی افکارم غرق میشم توی خاطرات شیرین گذشته یا رمانی که میخونم.....
بعضی چیزارو هیچ وقت فراموش نمیکنم مثل یک فیلم زنده جلوی ذهنمه
مثل پسری که تو دانشگاه عاشقش شدم و منو نخواست
و خرگوش کوچولویی که همون روز اول گمش کردم🐇
کسی مثل من هست؟!
هوم
من خیلی دوست دارم از دنیای اطرافم دور شم برای یه مدت طولانی. چکار کنم
چقدر خوب دنیای جذاب تری داری!
منم
ارزويي كه سه ساله دارم و از دعا كردن داره خستم ميشه
چرا اخه . از خيال پردازي خستم شد
چقد منتظر بمونم
چقد التماس كنم ! چقد دعا كنم
منم يه جور عجيبي خستم و گمم
اره منم میرم توچاه تنهایی خودم
من زمانی که دوم راهنمایی بودم رمان مینوشتم ، بعد ۷ سال رفته بودم سر دفترم خوندمشون متاسفانه داستان های عاشقانه ای ک نوشته بودم دقیقا دقیقا همونا برام اتفاق افتاد و فقط نگاشون میکردم و تعجببببب میکردم میگفتم یعنی چی
اره من توی خاطرات گذشتم که بادوستام داشتم خیلی غرق میشم بهترین روزای زندگیم اون روزابودن دیگه هیچ وقت نه مثل اون روزابهم خوش گذشت نه هم دیگه اون روزابرام تکرار شدن قدر روزای خوبتونوبدونین
من قدیما که تو دنیای خودم بودم خیلی راحت تر بودم از وقتی مجازی و واتساپ اومده همه چی به هم ریخته شده 😒زندگی تلخ شده
خیلی سخته خانومایی ک شوهردارن بچه دارن اینطوری بشن من ازپونزده سالگیم این حالت ودارم یهو دوست دارم یه روزکامل کسی دوروروم نباشه بخوابم تنهاباشم کسی تواتاقم نیاد
