همش خودمو به بی خیالی میزنم... ی چیزی ته دلم میگه پیام بدم و کلی بارش کنم که راحت شم.شوهرم چت هارو پاک کرده بود.همش در حد چندتا جمله مونده بود که شوهرم گفته بود همیشه تنهاس و احساس تنهایی میکنه... دخترم نوشته بود آخی الهی... شوهرم براش شعر نوشته بود ازش پرسیده بود کجایی... شما بودین پیام میدادین؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
چیا بهش بگم؟مثلا جفتشون داشتن دوره خداشناسی میگذروندن.خدا بزنه تو کمرشون
میدونم الان ویران شدی اما یه خانومی بود درست گفت یک مدت با خودت خلوت کن ببین با یه بچه میتونی جدا بشی یا میخای ادامه بدی بعدم زود صلح نکن فعلا فقط سکوت و تفکر اگر بتونی مشاوره بگیری که عالیه بعد از یک ماه یک تصمیم درست بگیر و پاش وایسا و اگر خواستی بمونی هم تعهد بگیر هم چیزی بزنه بنامت وگرنه هروز وقیح تر میشه
خدایم دایما سپاس برای همه رحمت هایی که برایم میفرستی و همه لطف هایی که بمن میکنی