2777
2789

تو شهرستان با مامان بزرگمینا زندگی میکنه اون طبقه پایین تو ی اتاق ۱۰ متری اونا طبقه بالا 

واسه بدبخت ی تلوزیون نمیزارننن

داداشش میخاست واسش یخچال بیاره نزاشتن 

مامان بزرگم از شب تا شب فش میده (فشااااا از اونا ک دوست داری طرف و بکشی) 

داییم هیچی نمیگه اصلا کاری نداره و خودش هم ازش بدش میاد 

کلا از همون اول دارن عذابش میدن 

ی لباس نمیتونه واسه خودش بخره ینی بخره دعواعه 

مامان بزرگم بخاطر این که هه بجه هاش باهاش دعوا میکنن و میگن باهاش اینجوری نباش باهاشون  قهره

مادر پدر زندایم هم مردن و فقط داداش داره 

کلی واسش ناراحتم😭😭😭

خودش هم نمیدونه دیگ چیکار کنه 

مامان بزرگمم اونو در حد پسرش نمیدونه 

داییم ی لاغر بلنده  و اصلا هم سواد نداره و ی خجالتی کاملللل

ولی خب زندایم خوشگله و لاغر و سیکل داره حداقل 

و سینه هاش خیلی کوجولوعه  مامان بزرگم یعنی کسی نمونده ک بهش نگفته باشه این سینه نداره 

یعنی جلوی مرد غریبه آشنا و....

چند جا  ک کتاب باز کردیم گفتن جادو شدن ولی زنداییم باطلش کرد ولی درست نشد 

هعییی خدا😭😤


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خواهر برادرش باهاش حرف بزنن مسلمانی کجا رفته

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز