من افکارم ذهنیتم همیشه سعی کردم مثبت نگهدارم ولی گاهی اوقات نمیدونم چه حسیه چه حالیه واقعا میمونم توش مثلا همین امشب ولی خواهشا توهین نکنید
یهو احساس می کنم دنیا همش بیهوده است با خودم فکر میکنم خب ادم به همه خواسته ها و ارزوهاشم رسید ولی که چی میخواد چیو ثابت کنه ما میخوایم به کجا برسیم اینکه به شیطان ثابت شه باید برای ما سجده می کردی یا اینکه صد سال بعد همه ازم تعریف کنن کی بودم خب که چی تعریف کنن یا نکنن چه فرقی میکنه وقتی من دیگه نیستم..یا اینکه اصلا قبل اینکه پا به این دنیا بزاریم از ما پرسیدند میخای زندگی کنی یانه..گناه ما چیه شاید ما اصلن دلمون نمی خواست بیام این دنیا و کل داستان اجبار بوده باشه گاهی احساس میکنم همه مون سربازانانی هستیم که یا برای خدا یا شیطان می جنگیم و قربانی میشیم