2777
2789
ن گلم میدونی میخوام بدونم کسی شرایط منو داشته؟ من اصلا اینو ججوری باید بشناسمش اخه. نمیشه خوب دشناخت ...

واسه همین گفتم یاد فیلم شبی که ماه کامل شد افتادم


الان باز دوستهای باهوشمون میان میگن اون پاکستان بود😂😂😂

همیشه توکلت به خدا باشه و امید وار باش؛    نا امیدی از جانب شیطان است.همیشه سعی کن خوبی های اطرافیانتو پیدا کنی و تو ذهنت مرور کنی؛ روزی دوتا خوبی پیدا کن👌امکان نداره پشیمون بشی از اینکار.به مشکلات بخند و بهشون ثابت کن تو اشرف مخلوقاتی و قوی تر از اینی هستی که بخواد زمینت بزنه؛ پاشو و مقاومت کن و نابودش کن😊.وقتی میم مشکلات رو برداریم‌ زندگی شیرین می شود         خـدا گر ز حــکـمـت ببندد دری ؛ ز  رحـمـت گشاید در دیگری. برای سلامتی و ظهور منجی عالم بشریت ؛امام زمان (عج) صلوات بفرستید.
ن گلم میدونی میخوام بدونم کسی شرایط منو داشته؟ من اصلا اینو ججوری باید بشناسمش اخه. نمیشه خوب دشناخت ...

هركاري كنه اين يه ريسكه بزرگ هستش 

بعضيا عاشق ريسك و يه تغيير بزرگ هستن انجامش ميدن حالا تهش يا خوب ميشه يا بد

با ايراني هم بخواي ازدواج كني نميتوني خوب بشناسيش اينكه هنديه جاي خود داره

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همین شوهرای ایرانی مارو درک نمیکنن کلی باهامون فرق دارن چ برسه به خارجیش 


هندیای خیلی مهربونن .اگر طرف ایران زندگی میکرد قرار اشنایی باهاش میزاشتم ولی خب خارجه هیچ جوره نمیشه

اون قسمت ترکیه امضات معنیش چیه؟

هرکی دوسم نداره سپردمش به حضرت ابلفض   

شوخیه عزیز یکم به فارسی ترجمه کردنی معنیش یه جوری میشه

در پی یافتن مرهم عشقم...ورنه منه دیوانه عاشق چه به داروسازی ♥️M♥️
ن گلم میدونی میخوام بدونم کسی شرایط منو داشته؟ من اصلا اینو ججوری باید بشناسمش اخه. نمیشه خوب دشناخت ...

یاد فهیمه افتادم که میگفت یکیم شوهر نمرده زنده شده باشه ببینم باید چکارکنم😐😂

ما خاستگار ایرانیشم زوری داریم😜

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
هركاري كنه اين يه ريسكه بزرگ هستش  بعضيا عاشق ريسك و يه تغيير بزرگ هستن انجامش ميدن حالا تهش ي ...


دقبقااااا چون دیدی میگن ازدواج مث هندونه در بسته میمونه؟ ولی طرف کیس بدی نیست خوشم اومده ولی خبببببب بهش گفتم نمیشه گفتم از نظر فرهنگی نمینونیم ب شناخت درست برسیم ولی ایشون باز مصر هستن میگه میام ایران.

هندیای خیلی مهربونن .اگر طرف ایران زندگی میکرد قرار اشنایی باهاش میزاشتم ولی خب خارجه هیچ جوره نمیشه

حالا از کجا پیداش کردی

بعد ازدواج باید بری اونجا؟

اصلا زبون همو میفهمین؟

دقبقااااا چون دیدی میگن ازدواج مث هندونه در بسته میمونه؟ ولی طرف کیس بدی نیست خوشم اومده ولی خبببببب ...

اگه مشتاقي تغيير هستي يكم بيشتر تحقيقات كن شايد خوشت اومد ازش 

در كل نميتوني مطمئن باشي از چيزي

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

حالا از کجا پیداش کردی بعد ازدواج باید بری اونجا؟ اصلا زبون همو میفهمین؟


اون منو پیدا کرده پیام دادش تواینساگرام.خب انگلیسی حرف میزنیم و کاملا متوجه میشیم. میگه میام ایران ببینمت. ولی خب منونمیخوام بازیش بدم. بهش گفتم خانواده م نمیزارن من با ی خارجی ازدواج کنم و اینکه بهشپ گفتم نمیتونیم از نظر فرهنگی ب درک و شناخت درستی برسیم.ولی مصر هستش ک ادامه بدیم و چن وقت دیگ ییاد ایران

یاد فهیمه افتادم که میگفت یکیم شوهر نمرده زنده شده باشه ببینم باید چکارکنم😐😂 ما خاستگار ایرانیشم ...


ی چیری بگم باورت نمیسهدمن خواستگار ایراتی اصلاااااآااااا نداشتم اصلا

ی چیری بگم باورت نمیسهدمن خواستگار ایراتی اصلاااااآااااا نداشتم اصلا

چندسالته عزیزم؟

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

چندسالشه؟ چکارست؟ چجوری تورو پیدا کرده آخه؟؟؟

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792