سریه موضوع بی اهمیت دعوامون شد (چون با بچه هام بد رفتار میکنه بهش گفتم سگ من صبح تاشب خونه ام ازگل کمتربهشون نمیگم یه ساعت میاد خونه بهشون توهین میکنه یا مثلا دختر3 ساله مو گوششو میکشه) سرشان گفت پامیشم میزنم سرتو میشکنم منم هم خواستم دعوا تموم بشه هم ناراحت شدم قهر کردم بعد اومد من گرفت انداخت بیرون گفت بریم خونه بابات منم به خاطر بچه هام هم اینکه موضوع مهمی نبود کوتاه اومدم وگفتم نمیرم چون فهمید نمیرم وقیح ترشد وسی چهل بار من انداخت بیرون من اومدم آخرش زنگ زد داداشم گفت بیا خواهرتو ببر
من دوتا داداش دارم یکیش خیلی شره یکیش آروم وآقا، زنگ زد داداش آرومم منم گفتم زنگ میزنم مجیدمون که شر یا بابام که خوب بلده حالشو بگیره منوزد نذاشت
داداشم هم اومد منو نصیحت کرد ونبرد منو
18 ساله عروسی کردیم چه کوتاهیها که نکرده چه اخلاق بدی که نداشته چندبار دعوامون شده من قایم کردم اون زنگ زده به خانوادم
خیلی منو دوست داره واما اخلاق خوبی نداره دوست داره همش پیش خانوادش باشه منم اوایل خیلی دعوا کردم بعدها سرمو با بچه هام گرم کردم وولش کردم الانم خودم میتونم تحمل کنم اما واقعا رفتارش با بچه هام درست نیست
پسرم درسش عالیه وتو نمونه دولتی درس میخونه ودخترم هم خیلی خوبه یعنی اصلا بیادب یا پررو نیستن وجلوی باباشون وای نمیستن اما شوهرم خیلی عقب مونده وبی فرهنگه تواین چند مدت که به خاطر آموزش مجازی گوشی دستشونه همش گیر داد الکی راه میندازه اعصلب خانواده رو به هم ریخته
الانم چندباری که گرفت منو انداخت بیرون بازو هام تمام کبود شده به نظرتون فردا برم پزشک قانونی؟؟؟
اینم بگم خیلی قناعت کردم توزندگی یه خونه 4طبقه ویه آپارتمان ویه ماشین داریم همش گفت برو منم گفتم تو برو گفت خونه مال منه توبایدبری
خیییلی ناراحتم بعد این همه سال حق من این نبود الهی خداازش نگذره😭😭😭😭😭😭