گاهی خیلی زیاد بهش فکر میکنم
گاهی ترسناک در نظرم گاهی میگم راهی ک خیلیا رفتن
و اینکه شاید اینقدم ک ما یاد گرفتیم ترسناک نباشه
و در اخر به این جمله میرسم خدا ی فرصت داده اونم فرصت زندگی کردن و این فرصت لذت بخش پس باید ازش استفاده کرد ولی ب درستی
پس طوری زندگی بکنم ک نگرانش نباشم و سعی میکنم
ولی انسانم و جایز برای خطا کردن
نگران نباش درست زندگی کن
بلاخره میاد یروزی
از الان زندگی و به خودت حروم نکن سعی کن خوب باشی سعی کن بهترین استفاده رو بکنی با نشستن و غصه خوردن نشستن و اینکه وای سنم زیاد شد و کاری نکردم کاری پیش نمیره سعی کن قدم برداری