ازون روز به بغد شوهرم نه اومده پایین منم بهش نگفتم خرید کنه به بابام گفتم به بابامم گفتم قضیه چیه اعصابش خورد شد این خواهرمم هی متلک میندازه میای میشینی پیش ننتو فلان کم مونده کلشو باغیچی قط کنم میگم زندگی خودمه به خودم ربط داره چون ۸سال ازم بزرگه ازواج نکرده میترسه طلاق بگیرم بیام حکومتشو بهم بزنم