کیا با مادرشوهراشون قهرن

هر کی داستان منو میشنوه میگه مثل خانواده شوهر تو وجود نداره حتی اونایی که خودشون بدترین چیزارو‌دیدن و کشیدن

والا جاری من که خیلی راضیه پیش اوناس همش باهاشون قاطیه دم ب دقیقه ور دل همن

خخخ ببینم چه میکنی

شاید داره پیش تو خوب جلوه میده تو ی ساختمون با مادرشوهر دیوانه کننده است

خخخخ عجب عنونه خانمیه.... 

اگه شوهرت نبود بگو... اشتهام خوبه میخورم... تا چشم دشمنام دراد.... اون که انقد پرو هس... باید همینطور جواب بدی..... اگه شوهرت بود محل نده... میوه رو دست خورده کن... با یه حالتی از جلوی خودت فاصله بده... بگو بخاطر علی اینجا نشستم... و واقعا ناراحت شدم. بعد دیگه هیچی نگوووو.... بعدا هم غر نزن..... حتی اگه شوهرت بعدا عذرخواهی کرد بگو انتظار نداشتم.... و اگه خانواده من با تو این رفتار و کنن ناراحت نمیشی!!!!! 

مطمئن باش تو خفا تذکر میده.... مظلوم نمایی کن.... مردا دوس دارن رئیس باشن.... پس جنگ نکن.... خرش کن بفرس میدون که بره حقتو بگیررره چون تو مطلومی.... ولی اگه شوهرت نبود هر چی به ذهنت اومد بگو..... واگر به شوهرت گفتن بزن زیرش.... بگو من دوسشون دارمممم.... 

اخه همیشه میگفت دوست دارم تو‌ یه ساختمون باشم باهاشون

والا جز دخالت دلخوری چیزی نداره 

نه بابا من ازین عرضه ها نداشتم فقط سکوت میکردم یبار که مادرشوهرم فحش داد شوهرم گفت مامانم راست میگه

شاید الان پشیمون باشه و‌بروز نمیده

الان که قطع رابطه ام تازه یادگرفتم اگه برمیگشتم عقب چکار میکردم

حتمااااا تو دعوا کردی..... منم شوهرم اینطوره... دعوا کنی. و طلبکار باشی حتی اگه حق با تو باشه... طرف اونا رو میگیرن.... هیچی نمیگفتی چن روز سرد برخورد میکردی تا زر نزنه.... دعوا کارساز نیست... 

ممنون عزیزم چشم ولی وقتی ما طبقه ی بالاشونیم باور کن ازصب تاشب یه چشمم اشکه یکیش خون حداقل یه زنگ بزنه حالموبپرسه هم چیزی ازش کم نمیشه توکل بخدا

نه بابا دعوا کجا بود سر چیزی که یادم رفته بود بیارم سر سفره بهم فحش داد

پیش شوهرت هیچی نگو... فقط ناراحتیتو بروز بده با اخم با میل ندارم غذا بخورم

.... قول میدم ج میده.... فقط رو شوهرت غر نزن... 

وقتی شوهرت نبود فحش داد بهش بگو سن وسالی ازت گذشته... این سن هم سکته زیاده توش حرص نخورررر..... 

اگه به شوهرت گف.... بگو من دوسش دارم دروغ میگه