2777
2789
عنوان

بی معرفتی

65 بازدید | 0 پست


خورشیدترین حس مرادزدیدند

بردندوبه احساس دلم خندیدند


نامردترین لحظه سراغم آمد

ازگریه ی لحظه هایمان ترسیدند


ماسربه سرعشق که نگذاشته ایم

بهرچه به پای دل ما پیچیدند


از رازدل ما چوغم اگاهی یافت

دیدیم که شانه های غم لرزیدند


رویای مرابه بادحسرت دادند

تاشاخ گلی زباغ قلبم چیدند


فریادزدم مرابه غم ها بدهید

رازمن وغم راهمگان فهمیدند


آنان که به ماعرض ارادت دارند

یک بارزحال دلمان پرسیدند؟؟


بی معرفتی حدوحدودی دارد

بی معرفتی بگوکه ازما دیدند؟؟


با عشق نباشد دلمان را کاری

چشمان من از خستگیش خوابیدند




منوچهر بارکزهی

نترس و غمگین مباش ، ما تو را نجات میدهیم (عنکبوت۳۲)   
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز