ابروریزی شوهرم

بیخیال حامله ای به خودت استرس نده

اگه زور وبازو داری ومیخوای حل خواعرشوهره روبگیری کاری نداره بی مقدمه یجاگیرش بیارتامیخوره باکله بروتوصورتش.

عزیزم فقط بشرط رفتن پیش روانشناس برگرد...حتما باید درمان بشه وگرنه پیر میشی..از یطرف پدر بچتونه پس برای زندگیت بجنگ.دکتر خوب پیدا کن..یکبار برای همیشه دست و پای خواهرشو از زندگیتون جمع کن

دقیقا برای منم پیش اومد خ ش به بابام زنگ زده بود بی حیا. حالا سر چی باشه خوبه.....شوهرم با زن همسایه رابطه داشت و من فهمیدم و ..... الانم پررو پررو میاد خونه من. من که حلال نمیکنم. منم حرفای تولدی دوباره رو قبول دارم سعی کن همون جوری عمل کنی. عزیزم ارامشتو حفظ کن حیف خودتو اون نی نی ناز

بستگی داره چه تصمیمی گرفته باشی

و به شرایطت برمیگرده 

اینکه با چه لحنی باهاش صحبت کنی مهمه

ولی درکل با توجه به مشکلات وسواسی که داره و همینطور مشکلات دیگه ای که دارین و‌عدم رعایت حریم خصوصی تون توسط  همسرت به شوهرت بگو بیا بریم مشاوره 

بهرحال چند سالی باهم زندگی کردیم همسر همدیگه هستیم دشمن خونی هم نیستیم مشکلمون هم باید حل بشه نه من میخوام وقت و عمر با ارزشمونو هدر بدم نه مطمعنا تو‌میخوای 

خودتم میدونی هردو انسانیم و‌مطمعنا نقص هایی داریم صفت های خوب و‌بد زیادی داریم 

درست هم نیست بریم‌به همه از عیب های طرف مقابلمون بگیم کدورت و‌دلخوری ایجاد کنیم و عیوب خودمونو نادید بگیریم

هیچکدوم کامل نیستیم من هم مطمعنا ناراحتی ها و دلخوری هایی دارم ولی درست نمیبینم اینها رو‌به خانواده ها بگم و از عیوب همسرم جلوی هم صحبت کنم چون با اینکارم نه تنها مشکل حل نمیکنم بلکه بیشترشم میکنم

بهرحال ما انتخاب های هم هستیم وقتی بهم بی احترامی میکنیم علنا یعنی به خودمون‌و‌انتخاب خودمون بی احترامی کردیم

بهش بگو بیا بریم مشاوره صحبت کنیم اگر مشکلاتمون حل شد که هیچ اگر نشد و به تفاهم نرسیدیم در‌نهایت ارامش از هم جدا میشیم یک‌زمانی همدیگرو انتخاب کردیم بنظرمون بهترین انتخاب هم بودیم حالا فهمیدیم مسیر زندگیمون از هم جدا شده 

ولی درست نیست که به هم بی احترامی کنیم اینطوری بیشتر خودمونو اذیت میکنیم و برای همدیگه خاطرات بدی میسازیم به جای حل مشکل بصورت مسالمت امیز مشکل‌و‌بیشتر میکنیم و‌حلشم نمیکنیم تازه کدروت ها رو‌بیشتر هم میکنیم

شوهرمنم همه چیو به خانوادش میگه حتی پیام‌هایی که براش میفرستم چه خوب چه بد فورا برا مامانش می‌فرسته دیوونم کرده می مش دست خدا خیل عذابم داده تو این سالا