ببین هرکی ی جوریه
بعضیا میبینی با محبت ب خانواده ی شوهر و ...شوهرو جذب خودشون میکنن بعضی ها هم با سلیطه بازی حقشونو میگیرن
بخدا پنج سال با هر ساز شوهرم رقصیدم صبور بودم با وضعیت مالی بدش کنار میومدم با دخالتای مادرش کنار میومدم
یکم اشتباه میکردم سریع روم اوار میشد چرااااااا همچین چیزی و ب مادرم گفتی چرا فلان جا کم کار کردی و...
من صبوری کردم محبت کردم ابداااااا بدی های مادرشو بهش نگفتم ولی چیشد اخرش اون شد ادم خوبه من بده
من دیدم این ک پشتم نیست همه جا هم بهم بی احترامی میشه و کسی قد از خود گذشتگی های منو نمیدونه کاملا زدم ب سلیطه بازی
درسته همچنان پشتم نیست ولی دیگه خر فرض نمیشم و ازم حساب میبرن و حقمو میگیرم