ی ساله عروسی کردیم ...۴ سال دوست بودیم پشتم بود بعد عقد پشت همه است جز من ...همه اجازه دخالت دارن ازادن اگ من بگم ب اونا چه بحثش میشه ....چیکار کنم درست شه ؟؟
خشونت علیه زنان ؛ همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست! خشونت اضطرابی ست که در جان زن است؛ که فکر میکند باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد، خانه دارتر باشد، عاقل تر باشد! خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر میکند باید باشد. خشونت آن نقابی است که زن به صورتش میزند تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد...
هیچ جور نمیشه.چون ذاتش اونجوریه.من چهار سال تلاش کردم با محبت و احترام با نزدیک شدن به خانوادش با قهر و رفتن از خونه با صحبت با مشاوره.نشد که نشد.شما فقط باید رو خودت کار کنی که بی خیال باشی و همه چی رو واگذار به خدا کنی و به خاطر هیچ کس با شوهرت بحث نکنی.
فقط با بیتوجهی و شق و رق راه رفتن و ایستادن و جملات کوتاه و کوبنده گفتن
کردم این کارا رو داره بدتر میشه بینمون
خشونت علیه زنان ؛ همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و دماغ خونی نیست! خشونت اضطرابی ست که در جان زن است؛ که فکر میکند باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد، خانه دارتر باشد، عاقل تر باشد! خشونت آن چیزی است که زن نیست و فکر میکند باید باشد. خشونت آن نقابی است که زن به صورتش میزند تا خودش نباشد تا برای مرد کافی باشد...
[QUOTE=130361610]من یه دوس پسر اینطوری داشتم بعدا فهمیدم علتش اینه که زیادی تحویلش گرفتم ر ی د م هیکلش بهم زدم خیلی ا ...[/QUOدقیقا بنظر منم دلیلش همینه کاش منم قبل اینکه رسمی بشیم کات میکردم
منظورم اینه شما حواست و کلا ندی سمتش .کم نگاهش کنی .بخودت ویژه برسی .توجهش به شما باشه موعد صحبت کردنش حرف و عوض کنی و ببری جوری که طالب باشه باهات صحبت کنه یجوری دست نیافتنی بشی براش در عین اینکه کنارشی