2777
2789

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منفیه مثبت باشه خیلی طول نمیکشه خط دوم بیفته

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
منفیه عزیزم چند روز تاخیر پری داشتی؟ صبح بی بی زدی؟


شایدعفونت داری  

سلام عزیزم یه سوال داشتم  من ۳ روز عقب انداخته بودم بعد اللن یه خونریزی کمی دارم رنگش روشنه  ببخشیدا میگم رو نوار انگار اب خونه  سینم خیلی کم درد میکنه و این خون ریزی ۳ روز طول کشید و دیشب قطع شد بیبی زدم صبح منفی امکان بارداری هست

شایدعفونت داری   سلام عزیزم یه سوال داشتم  من ۳ روز عقب انداخته بودم بعد اللن یه خونری ...

عفونت که دارم ولی خب اولین ماه بود که عفونت گرفتم فک نمیکردم تو پری هم تاثیر داشته باشه

عفونت که دارم ولی خب اولین ماه بود که عفونت گرفتم فک نمیکردم تو پری هم تاثیر داشته باشه



سلام عزیزم یه سوال داشتم  من ۳ روز عقب انداخته بودم بعد اللن یه خونریزی کمی دارم رنگش روشنه  ببخشیدا میگم رو نوار انگار اب خونه  سینم خیلی کم درد میکنه و این خون ریزی ۳ روز طول کشید و دیشب قطع شد بیبی زدم صبح منفی امکان بارداری هست

شایدعفونت داری   سلام عزیزم یه سوال داشتم  من ۳ روز عقب انداخته بودم بعد اللن یه خونری ...

اگه سابقه عقب انداختن نداری؛ چندروز دیگه باز بی بی بزن انشالله بارداری😍 و ترجیحا بی بی رو صبح که بیداررمیشی بزنی بهتره

خدایا شکرت بخاطر همه چیز🤲🤲
شایدعفونت داری   سلام عزیزم یه سوال داشتم  من ۳ روز عقب انداخته بودم بعد اللن یه خونری ...

ببخشید فکر کردم استارتر پرسیده بود. کی لکه بینی داشتی؟ موعدت کی بوده؟ من خودمم اقدامیم البته. ماه پیش منم لکه دیدم دقیقا روزی که موعد لانه گزینی بود قطع هم شد تا ۴.۵ روز ولی بعدش پریود شدم. انشالله مه بارداری گلم یکی دوروز صبرکن اگه نشدی باز بی بی برن. انشالله + بشه

خدایا شکرت بخاطر همه چیز🤲🤲
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز