2777
2789
عنوان

خانوما یه راهنمایی میخوام

87 بازدید | 13 پست

تو رو خدا راهنماییم کنید چیکار کنم من با شوهرم دعوامون شد برگشت زنگ زد به خواهراش با شوهراشون اومدن انقدر منو به ناحق پیش اونا خار کرد که خدا میدونه منم عصبانی شدم تهمتی که بهم زده بود درمورد یکی از همون دامادشو بود به زبون آوردم الان شده ناراحتی چیکار کنم به نظرتون ؟

خو توصیح بیشتر بده

مسلله چی بوده

چجور خارت کرد اونا واکنششون چی بود

با هرچه عشق نام تو را می توان نوشت...با هرچه رود نام تو را می توان سرود...بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را...با چشم های روشن تو می توان گشود

من یه چند ماهی به خاطر بیرون زدگی مهره ی کمر تو جا بودم نتونستم از فامیلاش پذیرایی کنم میگه تو خواهرامو راه ندادی بیان خونمون میگم گناه منه افتادم تو جا میگه تو خودتو زدی زمین اونا جرات نکردن بیان اینجا بعد اینا رو پیش خواهراش گفت که این میگه خواهرات حق ندارن بیان اینجا

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا حالا جلو اونا گفت؟

مریضیه دیگه دست خود ادم که نیست

خیلی با ارامش حرفاتو تکرار کن اینقدر بگو تا براش جا بفته که کسیکه مریضه اونم کمر درد داره نمیتونه مهمونداری کنه

ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بی‌طاقتم، و جانم از آن اندوه که نصیب من گردیده، آکنده است؛ و این در حالی است که تنها تو می‌توانی آن اندوه را از میان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمده‌ام دور کنی. پس با من چنین کن، اگر چه شایسته‌ی آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ.

حالا چه ربطی به دامادشون داشت!؟

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن. که خدا کوهِ ثبات است و بشر، عین نیاز .... هر کسی رو لایک میکنم براش صلوات میفرستم، اگر ناراحت میشید، بهم بگید که لایک نکنم🌹

صد بار گفتم ولی نمیفهمه پیش اونا گفت اونا هم ازش طرفداری کردن منم اعصابم خورد شد اون حرفو زدم تو این مدت اصلا درکم نکرد هیچ آبروم هم برد اینا به کنار دامادشونو با خواهرش هم ازمون ناراحت شدن

حالا چه ربطی به دامادشون داشت!؟

گفتم که من با دامادشون هم زبانیم یه شام خونشون بودیم اون به زبان خودمون تو جمع یه مثال زد منم خندیدم اومد خونه بهم تهت زد که تو با اون گفتی خندیدی

گفتم که من با دامادشون هم زبانیم یه شام خونشون بودیم اون به زبان خودمون تو جمع یه مثال زد منم خندیدم ...

خیلی براش بد شده پیش دومادشون ک اینو گفتی میبایس فقط پیش خواهرش بگیش...حالام از دلش دربیار یادش میره

صد بار گفتم ولی نمیفهمه پیش اونا گفت اونا هم ازش طرفداری کردن منم اعصابم خورد شد اون حرفو زدم تو این ...

ببین حرفتو جای خوبی نزدی!

البته نمیخوام بگم فقط شما مقصری

حالا هم بجای اینکه دعوا کنی، وضعیت زندگیتو بگیر دستت و مدیریت کن

وقتی میگی شوهرت بچس پس شما بزرگتری کن

منطقی رفتار کن

تا خدا هست، به مخلوق دمی تکیه مکن. که خدا کوهِ ثبات است و بشر، عین نیاز .... هر کسی رو لایک میکنم براش صلوات میفرستم، اگر ناراحت میشید، بهم بگید که لایک نکنم🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز