سلام
دخترا بیاین لطفا
افتادم تو هچل
بچه ها من ی خواسته دارم از همگی
ی ختم صلوات بگیرید واسم(خدایا این شب مبعثی ی نظری بکن بهم)
عاشق شدم بدجور
نمیدونم توهمه یا هر چیز ولی تو نگاهش ی چیزی دو دو میزنه
البته بعید میدونم اصلا بهم بخواد فکر کنه. ۱ در هزاره
آخه اون تو سمت خیلی بالاتر از منه(کارمند ی ارگانم)
خدایا ی نظری کن بهم
انقدرم تو دارم ب هیچکی نمیگم
بهش فکر میکنم نفسم بند میاد
هر روز با فکر اینکه خبر ازدواجشو از همکارا بشنوم میرم سر کار. عین خوره افتادهرب جوووونم این فکر