2777
2789

من عاشقه بچه ام .و عاشق زندگیم.و عاشق شوهرم.

خیلی شوق داشتن یه بجه رو داشتیم با همسرم.مهر ماه اقدام کردم و باردار شدم.خیلی حس قشنگی بود.خیلی دوسش داشتم 😭😭😭.بعد یه مدت افتادم رو لک رفتم سونو و گفتن قلبش نمی زنه تو ۸هفته توقف کرده بود.خیلی سختی کشیدم .خیلی نابود شدم.میفهمم وقتی شوهرم یه بچه میبینه یه آهی هم تو دلش میکشه.وقتی میبینم شوهرم بجه های خواهر و برادرشو بوس میکنه دورشون میگیره من نابود میشم میگم چرا خدا ازم گرفتش😭😭😭.خیلی از بارداری بعدی میترسم.خیلی دوس داشتم الان یه بچه داشتم باهاش آروم میشدم😭.من شیراز یم اگه یه دکتر خوب زنان می شناسید بهم معرفی کنید برم تحت نظرش.ممنون 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم شماهنوز خیلی وقت داری اینجور فکر کردن واسترس داشتن مانع بارداریت میشه هااا کاملا استرسو ازخودت دور کن انشالله یبار دیگه خیلی هم رعایت دارو غذامیکنی استرس نگیری به امید خدا باردارمیشیو بسلامتی یه نی نی ناز به دنیامیاری

آنچهِِ خوبان هَمهِ دارَن تویِکجاداری ..❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز