ما دو هفته پیش دعوا کردیم و اولش من یه قولی دادم و عمل نکردم ، اونم عصبی شد و گفت اگه خونم رو بفروشم و ماشین مدل بالا بگیرم بهتر از تو هم برام پیدا میشه و البته کلی حرفای بد زد که نمیشه گفت، بعد هم من جوابشو ندادم ، آروم که شد از چهرش فهمیدم خیلی ناراحته، گفتم گریه کردی ، گفت محرمانس، بعد نشستم باهاش یه گله کوچیک کردم گفت به روم نیار و ببخش، ولی من هنوز دو هفتس توی دلمه
نمیگ
بیخیال بابا
همون موقع میگفتی هر کی پیدا نکنه !
همون لحظه می خوابونم دهنش
همین که پشیمون شده از گفتش خودش خیلیه
نمیگه اما اگه ی روزی بگه چمدونم میبندم زنگ میزنم اسنپ میرم خونه بابام فقط هم طلاق
من تند برخورد مبکنم
ولی چون شما ۲ هفته گذشته و گله نکردی دیگه بیخیال
میگفتی چه ادم خیری هستی پیدا میشد اومدی منو گرفتی خدا خیرت بده
میگفتی خلایق هرچه لایق
اوتی ک تورو با ماشین مدل بالا بخاد پولتو میخاد ن خوده چلغوزتو😐
میگم نترس تو پیدا کن ، مطمئن باش منم خالی نمیمونم 😐.
واقعا نمیفهمم چطوری اینجور مزخرفات رو میشنوید و سکوت میکنید ؟!
اون به روم نیار آخرشم که نور علی نوره و اوج بی درک بودن یه آدمو میرسونه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
