امروز داشتم بعد از سالها درست ودرمان زندگیم را سامان بدهم لابلای خرت و پرت های گذشته نامه ای پیدا کردم که به من یادآوری کرد که من کی بودم
خب
میخوام داستان زندگیمو بزارم ولی اجازه بدید کم کم تایپ کنم تا باجزییات بیشتری شرح بدهم
پس لطفا لایک کن
مامانم ۱۴ سالش بود که پدرم شهید شد و منو داشت خیلی طول نکشید که به اصرار همه مادرم زن دایی پدرم شد و سه تا پسر دیگه از اون گیرش اومد اینا رو زود توضیح میدم تا به اصل ماجرا برسم
🤓
دبستان بودم که پدرناتنیم که داییم میشد منو تو اتاق حبس کرد و خودسوزی کرد
لایک لطفا
لاییییک
چند هفته بعد پدرم که شهید شده بود از اسارت آزاد شد و تازه اون موقع فهمیدیم تمام این مدت بابا زنده بود و وقتی دایی فهمیده که با زن خواهرزاده زنده اش ازدواج کرده خودسوزی کرده نمیدونم باورکن میشه یانه من تموم اینا رو با لرزش دست مینویسم
لایک کنید لطفا
چه بد
لطفا لایکم کنید مممنون
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
