سلام. خلاصه بگم. خانوادا شوهرم خواهراش و برادرش اینا ازدواج کردن پر جمعیت هستن ولی خانواده من فقط سه نفرن حالا من میخواستم خانوادمو دعوت کنم اول کلیییی زحمت کشیدن واسم کادو پاگشا و عیدو عقدم فقط طلا بم دادن ب غیر اونم جهاز کامل بردمو کلی طلا هم داشتم هزاران بارم تو عقد شوهرمو دعوت کردن حالا ما تازه عروسی کردیم من ب شوهرم گفتم خونه بابامو دعوت کنم میگه باید انصاف داشته باشی برابر دعوت کنی منم گفتم خانواده توهم دعوت میکنم ولی برا بابام اینا الان میخوام گوشت کباب کنم چون بحمت زیادی کشیدن یه دختر دارن انتظار احترام دارن اونم گفت هنوز پا گشا نکردن گفتم پس اون روز ک خورشت سبزی درست کرد انگشترو ب عنوان پاگشا بم داد چی بود گفت یه غذا برا خودشون درست کردن ب ما هم گفتن منم قلبم شکست خیلی گریه کردم. برادر شوهرم فردا دعوتمون کرده بود من پیام دادم جوابشون کردم هرچی گفت چرا گفتم نمیایم.خلاصه شوهرم گفت عیبه چرا جوابشون کردی گفتم عمرا نمیام و اینا بعد شوهرم گفت عیبه و اینا کلی اصرار کرد برادر شوهرمم زنگ زد گفتم باشه میایم حالا شوهرم گفت دو سه روز دیگه خونه باباتو دعوت کن عیبه بنظرتون من چکار کنم ک دق دلیم خالی شه
خانوادشو دعوت کنم مال خودمو نکنم یا برعکس یا هیچکدومو دعوت نکنم.... بنظرتون چجوری تلافی کنم خیلی ناراحتم
واکنش سدیم در مقابل آب رو از خودت نشون بده
زیاد بامزه نبود ولی امیدوارم خوشحال شده باشید
کارمنوبکن،مادرت اینارودعوت کن، براشون چندتاغذای خفن درست کن، بادسرای درست حسابی، سالاد وپیش غذاونوشیدنی، بیشترازحدمعمول، میوه های خوب وخفن، گل طبیعی بگیر، کلاهرجوری مهمونیتومیگیری صدپله بهتر بگیر اینسری، آهنگم بزارقربده اصلااااوابدا رفتارقبل شوهرتو به یاد نیار ،فیلم خنده داری چیزی که خونوادتم دوست داشته باشن بزار وغش کنین ازخنده ،کلی عکس بگیر، خلاصه فکرکن دووووراز جونت دورازجونشون آخرین روززندگیته، اونجوری حال کن ازته دل، بزاربفهمه روخونوادت حساسی تایاد بگیره این اولین حرکتته اگه کوتاه بیای بعدا برایه نوشابه سرسفره گذاشتن هم باید کلی منتشو بکشی، اصراف هم نمیشه بابت خوراکیها بعداخودتون میخورین نگران نباش
