امروز زجه میزدم و میگفتم کاش بدنیا نمیچمدم
کاش الان بمیرم
از دیشب مدام دارم گریه میکنم
اصلا آدمی نیستم اشکم دم مشکم باشه
واسه مرگ برادرم هم جلو خودمو تونستم بگیرم بخاطر پدر مادرم
ولی الان حالی دارم که هیچوقت تو عمرم نداشتم
خدا خودش کمکمون کنه
اگه دوسداری و سختت نیست بگو دعواتون سر چی بوده