یک ماه پیش مهمونی بودیم فامیلای مامانم اینا بودن.منم همینجوری با بچه ۴ ماهه دخترعمو مامانم که ۲سال از من بزرگتره داشتم بازی میکردم که یهو گفت تو که انقدر خوب بلدی با بچه ها بازی کنی و دوسشون داری چرا نمیاری؟؟منم موندم چی بگم از دهنم در رفت گفتم نه بابا ۱۰۰سال با این همه سختی و درس و دانشگاه من نمیتونم😑😑😑ولی ته دلم میخواستم بگم آره خیلیییییییی دوست دارم میمیرم برا بچه ولی ۱سال و نیم اقدامم تا الان یکبار پارسال سقط کردم😔😥خیلی نی نی دوست دارم...ولی حفظ ظاهر کردم مثلا با این حرف مسخره...یعنی چی ۱۰۰ سال؟؟؟؟منکه لحظه شماری میکنم برا بچه😢😢عذاب وجدان دارم بچه ها 😭😭😭
خوب با بچه مردم بازی نکن...بیکاری هااا...والااا
فراموشش کن
اتفاقا خوب کاری کردی اونجوری گفتی
چرا باید برات دل بسوزونن بقیه
وا دیوونه عیبی نداره
نه عزیزم از ته دل که نگفتی به منم خیلیا میگن منم میگم اصلا دوست ندارم و حوصله بچه ندارم ولی خدا میدونه چقد دلم میخواد
وا😶مشکلتو حالا مگ باید جار بزنی؟ دلت ترحم بیخود میخاد؟
من همیشه کارم حفظ ظاهره ۷ ساله عروسی کردم و ۴ تا سقط کردم فقط حرف و متلکای دیگران اذیتم میکنه هیچوقت حلالشون نمیکنم گناا ک نکردم چیکار کنم خدا بهم بچه نمیده😔😔😔😔
دغدغت تو حلق دشمن میخواستی مسله خصوصی زندگیتو به همه بگی خوب جواب دادی حرف دل تو دل میمونه
خب حالا مگه چی شده!بشین غصه ی حرف یه ماه پیشتو بخور😐
قرار نیست همه چیز رو بگی
نه عزیزم
شما حفظ ظاهر کردی و نیاز نیست همه مشکل و مسئله ی ادم رو بدونن و باخبر باشن
انشاالله تو این سال جدید مامان بشی واسه منم دعا کن حاجتمو خدا بده مامانمو رو سفید کنه حاجت اونم بده😔😔
همه چی رو نباید به همه گفت که...
خوب کردی این جوابو دادی
کاش منم مثل تو بلد بودم خودداری کنم از حرفای دلم،پیش هرکسی نگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
