شما بدترین حواس پرتیتون چی بوده؟
وای خود من یه بار یه دستمال کاغذی دستم بود انگشترم تو اون دستم رفتم سر سطل اشغال مادرشوهر به جای اینکه دستمالو بندازم انگشترمو انداختم خخخخخ
جالب اینجاست دوروز بعد یادم افتاد انگشترم نیست
رفتم یواشکی سطل اشغالشون رو گشتم شانس اوردم اشغالشون خشک و کم بود نبرده بودن بزارنش دم در پیداش کردم برادر شوهرم بالاسرم وایساده بود یواشکی گذاشتمش لای دستکشی که دستم بود اوردمش خونمون به هیشکی هم نگفتم از کجا پیداش کردم
دخترم کوچیکتر بود و همیشه شب زنده دار بود . صبحی چای رو دم کردم و قوری رو تو یخچال گذاشتم . وای که چقد دنبالش گشتم
کی منو صدا کرد! 🤪
طلا خیلی گم کردم 😫
خیلی از این کارا کردمولی الان حواس پرتی گرفتم یادم نیس😆
مامانم یه بار پاکت تاید رو اورد گذاشت سر سفره
تازه فهمیدم به کی رفتم
کفشامو به جای اینک بزارم جاکفشی گذاشتم تویخچال😂
رفته بودم خونه داييم دختر داييم رفت توى كوچه با دوستاش بازى كنه زن داييم گفت برو مراقبش باش جايى نره منم رفتم يهو گوشيم زنگ خورد سر گرم حرف زدن شدم وقتى قطع كردم ديدم دختر داييم نيست ينيييييى مردم
دوييدم رفت سر كوچه ديدم اسكل خانوم اونجاس
کیییییه؟؟؟کییییه؟؟😲😲
آها چند روز پیش نزدیک بود ب جای چای توی قوری شیرخشک بریزم
البته الان بازم دقیق یادم نیست شایدم داشتم بجای شیرخشک تو شبشه دختر چای خشک میریختم😆
کلا بعد زایمان حواس و حافظم صفر صفره
داشتم از استادم میگفتم که خودش جوک میگه خودشم میخنده تازه نخندی هم ناراحت میشه ادم از شدت بی مزگیش خندش میگیره تازه خودش فکر میکنه خیلی باحاله ادامه میده..
سرمو اوردم بالا دیدم دقیقا جلوی من وایساده من حواسم نبوده..
از جلسه بعد دیگه سر کلاسش نرفتم😣
تو ماشین شلوغ بود من و یکی دیگه رفتیم جلو نشستیم و من دستمو گذاشتم پشت صندلی راننده بعدش متوجه شدم دستم رو شونه شوهر دختر عمم بوده😤🤕😭😭
